نتایج جستجوی عبارت «محمد علی زردشت دبستان امیر کبیر کوی سجاد مدرسه راهنمایی شهید مفتح هنرستان فنی شهید باهنر کربلای 7 نصر 9 1/9/1366 حاج عمران 28/12/1367 رشته علوم اجتماعی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
به یاد شهید داوود آذریان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
باز از ره کرب بلا آمد شهید دیگری باز از دیارکربلا خونین پرو بالی رسد شد صحنه ایران‌زمین‌کرب‌و بلای شیعیان جان درپی‌قرآن‌ و سردرپی‌ایمان دهند نعش جوانان میرسد همچون‌گل‌پرپر شده لیکن شهیدان زنده اند فرموده قرآن بود گلگون‌بودرخسارشان‌ازخون‌صاف‌و پاکشان آتش زند صدام را پیچد بهم هردام را راه حسینی رفته‌اند زامرخمینی رفته‌اند پیر جماران را بگو باد صبا از ما سلام از بار ننگ زندگی تن را رهایی داده اند خونجوانان وطن هردشت راگلگون کند تا مهر و...
شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید حسن احمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن احمدي »
بسم الله الرحمن الرحیم قل یا ایها الکافرون، لا اعبد ما تعبدون و لا انتم عابدون ما اعبد.1 بگو: ای کافران، آنچه را شما می پرستید، من نمی پرستم و نه شما آنچه را من می‌پرستم می‌پرستید. اینجانب وصیت می‌کنم، اگر به مرگ طبیعی مردم، مرا تشییع نکنید، زیرا در جائیکه شهدای بخون خفته انقلاب هنوز جان نثار این درخت پر بار، یعنی اسلام عزیز می‌کنند، حس می‌کنم که حتی جسدم از آنان خجالت می‌کشد. ولی اگر شهید شدم، از آشنایان...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامرضا علیزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا عليزاده »
بسم الله الرحمن الرحیم و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون دین لله بنام خدایی که حضرت محمد(ص) بنده اوست که چند تار عنکبوت تا مرگ فاصله نداشت. به نام خدایی که حضرت ابراهیم بنده اوست که او را در آتش نگه داشت. به نام خدایی که ما را از گِل خلق کرد و از روح خود درون ما دمید. درود و سلام بر محضر اولیای دین و شهدای عزیز اسلام و راهیان کربلای حسین(ع) که راه چگونه زیستن...
شهدا سال 61 -وصیتنامه شهید حامد توکل
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حامد توکل »
بسم الله الرحمن الرحیم انا فتحنالک فتحاً مبیناً ان الحیاه عقیده و الجهاد درود به رهبر کبیر انقلاب امام خمینی. درود بر روان پاک شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی و برقراری پرچم لااله‌الاالله و محمد رسول‌الله در سرتاسر جهان. سلام بر تو ای خواهر و برادر که در پشت جبهه مشغول نبرد هستی. سلام بر تو ای مادری که چنین فرزندان خلف و شجاعی به جامعه اسلامی تحویل داده‌ای، سلام بر تو ای پدر عزیز از دست داده. امروز مورخ 15/12/60 13...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید ابوالقاسم امین پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم امين پور »
بسم الله الرحمن الرحیم یا ایها الذین امنوا ما لکم اذا قیل لکم انفروا فی سبیل‌الله اثاقلتم الی الارض ارضیتم بالحیوه الدنیا من الاخره فما متاع الحیوه الدنیا فی الاخره الا قلیل (سوره توبه، آیه 38) هرذره ذره وجود من دارد هوای حسین چون اقتدا کــردم به آن ندای حسین به گرد شمع وجود هـر شهید رزمجو می‌گردم و می جویم آن سرای حسین خداوندا! می‌خواهم وصیتنامه بنویسم، اما برای خود فکر می‌کنم چه بنویسم؟! چه بگویم؟ چه خطاب کنم به مردم...
به یاد شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
حماسه ساز زمان ای غلام جان پدر همیشه پیکر پاک تو جلوه گاه نگاه تو شمع‌محفل عدلی‌که‌ گویدت مفقود به آسمان شهادت تو ماه عالمتاب تن تو سوی خدا شد غلام جمشیدی بدوش رایت نصرٌ من الله و پیروز به‌کربلای‌حسین شد مقیم جسم غلام بگفت احمد جمشیدی ای غـلام عزیز توای ستاره رخشان و نور پاک سحر اگرچه‌جسم‌توصدپاره‌گشته چون‌اختـر به کنج خانه دل جای همچوتوگو هر به عرصه گاه زمین هر چه نیکتر زیور بسوی عالم بالا گشوده‌ای...
به یاد شهید حاج مهرداد جلالی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
درره‌قرآن فداشد ای عزیزان گوهری بود در راه خدا مقداد و سلمانی دگر نوجوان و با خدا اینگونه در راز ونیاز قامتش سروی‌که‌آیدلاله نعمان‌به سر سالک‌راه‌خداوعارف‌اهل‌کمال‌گشت دردانشگه‌صادق پذیرا بهر علم دید چون اسلام را اندر کف صدامیان بهرچشم‌کفرشدبس‌تیرآن هم جانگزا درّ نابی بود در دریای عشق و معرفت بود اندرجبهه‌چون‌مقدادوسلمــان‌متقی باخروش‌وجوشش‌مردانه ‌اندرجبهه‌ها مرحبابراین‌جوان‌عارف‌پاک‌وشریف گرچه‌اندرراه‌دین‌همچون‌برادرشدشهیدخوانداندرمحضرپاک برادر درس عشق نازم آن‌عقل‌وکمال‌وحلم‌وعرفانش بجان آفرین‌برخون‌پاکش‌وآنهمه‌گرمی‌وعشق مرحبا بر مادر نیکو خصال و پاک او بنگرید ای مادران کار دلاور مــادرش ای جلالی ای...
خاطره ای از شهید فیروزی
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای الله مراد مقصودی خاطره‌ای از شهید خاکباز فیروزی از رزمندگان عزیز روستای خواجه جمالی نقل می‌کند: ایشان نیروی بسیار زرنگ و خوبی بود‌، موقعی بلند شد تا با آر‌پی‌جی به تانک دشمن حمله کند‌، تیر به بازویش خورد و مجروح شد‌، من به سراغش رفتم‌، دیدم به گونی‌های سنگر تکیه داده و دارد گریه می‌کند‌. با او شوخی کردم‌، گفتم: عجب رزمنده‌ای، حالا آمده‌ای بجنگی‌؟! تو که با یک تیر داری گریه می کنی‌، پس چطور می‌خواهی از...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید اصغر نجیبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
بسم الله القاصم الجبارین ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. 1 مپندارید آنها که در راه خدا کشته شده‌اند، مردگانند؛ بلکه آنها زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. من در حالی این وصیتنامه را می‌نویسم که در برابر مسجد امام زمان(عج) ایستاده‌ام. این وصیتنامه را شروع به نوشتن می‌کنم. این وصیتنامه را می‌نویسم و با امام زمان(عج) روبرو می‌شوم. سلام، سلام گرمی از میان غرش توپ و تانک، سلامی از میان ترکش خمپاره، سلامی گرم...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید خلیل دمیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید خلیل دمیری »
ریزش برگ‌های پائیزی و صدای ناله برگهای خزان زده در پای درختان ایستاده در باغ، خاطرات آمدن کودکی را در مهره ماه 1342 در خانواده‌ای متدین و مذهبی، در یکی از روستاهای بخش آباده طشک بنام "تم‌شولی" به یاد می‌آورد. او که آمد خزان را به فراموشی برد و نامش خلیل نامیدن تا در کوره راه زندگی «خلیل» پدر و مادر باشد. اما سختی روزگار از همان ابتدا، شراب تلخ زندگی توأم با مشقت و سختی را در...